کد مطلب:163122 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:289

مبانی نظریه
- در این نظریه باید توفیق در اقدام انقلابی را دور از دسترس تصور كرد.

بدیهی است كه اقدام انقلابی با فرض امكان بر حركت اصلاحی ترجیح دارد؛ زیرا با اقدام انقلابی، اهداف لازم الوصول، زودتر به دست می آید و عمر حاكمیت زیان بار كوتاه می شود. در نتیجه ویرانی و خسارت های مادی و معنوی ناشی از آن حاكمیت، زودتر به پایان می رسد.

البته در بعضی از دوره ها، اقدام انقلابی، آثار زیانباری بر جای می گذارد كه نمی توان هیچ توجیه منطقی برای انجام آن دریافت. در این صورت، اصلاح، بر انقلاب ترجیح انكارناپذیر دارد.

ولی در عصر امام حسین علیه السلام بر اقدام انقلابی نه تنها هیچ آثار زیانباری بارنمی شد، بلكه ایشان علیه السلام می توانستند با قطع سریع سلطه ی غاصبانه ی بنی امیه، سرنوشت اسلام و امت اسلام را به سمتی بایسته تغییر دهند.

به هر حال، برای توفیق نظریه ی اصلاح باید از دید تاریخی معلوم كرد كه امام حسین علیه السلام راهی به سوی انقلابی موفق نداشتند و شرایط انقلاب فراهم نبود؛ زیرا اساسا معقول نیست كه با وجود توانایی بر انقلاب موفق، انسان خود را به سیاست های اصلاحی سرگرم كند.


- شخصیتی چون امام حسین علیه السلام در صورتی كه زمینه را برای انجام كامل وظیفه ی الهی خود در برابر امت، فراهم نبیند، به انجام آن وظیفه، به قدر امكان، قیام می كند.